ضخیم

لغت نامه دهخدا

ضخیم. [ ض َ ] ( ع ص ) ضَخم. ضخمة. تناور. ستبر. بزرگ جثه. هنگفت. ج ، ضِخام.

فرهنگ معین

(ضَ ) [ ع . ] (ص . ) تناور، ستبر، کلفت .

فرهنگ عمید

ستبر، کلُفت.

فرهنگ فارسی

کلان، ستبر، کلفت ازهرچیزی
( صفت ) تناور ستبر بزرگ جثه . توضیح به این معنی در قاموسهای معتبر عربی نیامده و اصل آن ضخم است .
ضخم . ستبر . هنگفت

ویکی واژه

grosso
تناور، ستبر، کلفت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شمع فال شمع فال ارمنی فال ارمنی