لغت نامه دهخدا ضخامت. [ ض َ م َ ] ( ع اِمص ) هنگفتی. تناوری. غلظت. غِلّت ( لهجه محلی قزوین ). کلفتی. ستبری : روباه ضخامت جثه بدید... ( کلیله و دمنه ).ستبرا. || ( مص ) کلان و فربه گردیدن. ( منتهی الارب ). تناور شدن. ( تاج المصادر ) ( زوزنی ) ( مجمل اللغة ) ( دهار ). فخامة. بزرگ تن شدن. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی ستبروکلفت شدن، فربه شدن، کلفتی، ستبری، ستبرا۱ - ( مصدر ) کلان و فربه شدن . ۲ - کلفت شدن ستبر گشتن . ۳ - ( اسم ) فربهی . ۴ - کلفتی ستبری ستبرا .