صدراعظم

لغت نامه دهخدا

صدر اعظم. [ ص َ رِ اَ ظَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رئیس الوزرا. نخست وزیر. وزیر اعظم. || خواجه بزرگ.

فرهنگ معین

( ~ اَ ظَ ) [ ع . ] (اِ. ) رییس الوزراء، نخست وزیر، خواجه بزرگ (قاجاریان ).

فرهنگ فارسی

رئیس الوزرائ

دانشنامه آزاد فارسی

به معنی نخست وزیر و وزیر اعظم. منصب صدراعظمی نخست در دستگاه حکومتی عثمانی به وجود آمد و شخص صدراعظم که از سوی سلطان برگزیده می شد، کلیه اختیارات حکومتی را در اختیار داشت و نماینده و وکیل تام الاختیار سلطان در همۀ امور بود. در ۱۹۲۲ همراه با مقام سلطنت و شیخ الاسلامی، این منصب نیز از بین رفت. در دوران قاجار این منصب ظاهراً به تقلید از عثمانی به ایران آمد و این اصطلاح مدتی کم وبیش رواج یافت. امروزه در کشورهایی نظیر آلمان صدراعظم همتای نخست وزیر در سایر کشورهاست. نیز ← نخست وزیر؛ چانسلر

ویکی واژه

رییس الوزراء، نخست وزیر، خواجه بزرگ (قاجاریان)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال راز فال راز فال شمع فال شمع فال زندگی فال زندگی