شگن

لغت نامه دهخدا

شگن. [ ش ُ گ ُ ] ( اِ ) شگون. فال نیک. ( ناظم الاطباء ). مخفف شگون است که به فال نیک برداشتن و به میمنت دانستن چیزها باشد، مانند: پرواز مرغان و حرکات وسکنات آدمیان ، وحوش و امثال ایشان. ( از برهان ) ( از غیاث ). و این مفرس سُگن باشد مرکب از لفظ «سو» که به هندی نیک است و «گن » به معنی اثر. ( از آنندراج ). فال نیک باشد و آن را مروا گویند. ( فرهنگ جهانگیری ).
- شگن گرفتن ؛ فال نیک و شگون گرفتن. ( فرهنگ جهانگیری ) :
ماه و زهره خیره بین از حسنشان
مشتری از رویشان گیرد شگن.مولوی ( از جهانگیری ).رجوع به شگون شود.

فرهنگ عمید

= شگون

فرهنگ فارسی

شگون و فال نیک فال نیک و شگون گرفتن .

ویکی واژه

سرزمینی که نیرو برای جنگ به کوه هماون ارسال کرده‌بود و پای در کاب پیران و پیران متحد افراسیاب بود. کشانی و شگنی و سقلاب و هند ..... چغانی و رومی و وهری و سند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم