سرپرستی. [ س َ پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) تیمار حال کردن. ( غیاث )( آنندراج ). || ریاست. بزرگی : سرپرستی رنج و خدمت آفت است من فراق این و آن خواهم گزید.خاقانی.به خورسندی برآور سرکه رستی بلایی محکم آمد سرپرستی.نظامی.رجوع به سرپرست شود. || مقامی است در وزارت فرهنگ که در کشورهای بیگانه برای مراقبت و مواظبت دانشجویان به اشخاص دهند: سرپرستی دانشجویان.
فرهنگ عمید
۱. پرستاری. ۲. نگهبانی.
فرهنگ فارسی
تیمار حال کردن یا بزرگی
دانشنامه آزاد فارسی
به معنای نگهبانی و پرستاری، و سرپرست، شخص بزرگسالی است که مسئولیت مراقبت و ادارۀ کودکی غیر از فرزند خود (قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب اسفند ۱۳۵۳) و یا محجوری (مادۀ ۱۲۱۸ قانونی مدنی و باب دوم از قانون امور حسبی) را برعهده می گیرد. سرپرست در این شکل به معنای قیم (← قیمومت) است. سرپرست ممکن است برای ادارۀ اموال یا بنگاهی معیّن شود.