سرپر

لغت نامه دهخدا

سرپر. [ س َ پ ُ ] ( ص مرکب ) مقابل ته پر و سرخالی. ( یادداشت مؤلف ). || نوعی از تفنگ که باروت و گلوله از سر لوله درآن کنند و با سنبه استوار کنند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~ . پُ ) (ص مر. ) نوعی تفنگ که باروت یا گلولة آن از سر لوله به داخل فرستاده می شود.

فرهنگ عمید

ویژگی تفنگ شکاری یا توپ که باروت و گلوله را از سر لوله داخل آن کنند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) تفنگ یا توپی که گلوله یا ساچمه را از سر آن داخل کنند مقابل ته پر .

ویکی واژه

نوعی تفنگ که باروت یا گلولة آن از سر لوله به داخل فرستاده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم