سخنران
سخنران. [ س ُ خ َ ] ( نف مرکب ) شاعر و راوی. ( آنندراج ) :
ور مرا آینه در شانه دست آید من
نقش عنقای سخنران بخراسان یابم.خاقانی.|| خطیب.
( ~ . ) (ص فا. ) سخن راننده ، ناطق ، خطیب .
کسی که در انجمنی یا برای جمعی سخنرانی کند، سخن راننده، زبان آور، ناطق، خطیب.
( صفت ) سخن راننده .
شاعر و راوی یا خطیب
سخن راننده، ناطق، خطیب.