[ویکی فقه] زمان به معنای مدت است که با وقت و اجل متفاوت است.از احکام مرتبط با زمان در بابهای مختلفی از عبادات، همچون طهارت، صلات، صوم و حج و غیر عبادات، از قبیل نذر و قسم سخن گفته اند.
زمان به معنی مدت کم یا زیاد است.
[ویکی فقه] زمان (ابهام زدایی). زمان ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • زمان (فقه)، به معنای مدت (متفاوت با وقت و اجل) و دارای کاربرد در فقه اسلامی• زمان (فلسفه)، به معنای وقت است کم باشد یا زیاد و از اصطلاحات علم فلسفه• زمان (منطق)، از اصطلاحات علم منطق، به معنای کمّ متصل غیر قار، و مقدار حرکت
...
[ویکی فقه] زمان (فقه). زمان به معنای مدت است که با وقت و اجل متفاوت است.از احکام مرتبط با زمان در بابهای مختلفی از عبادات، همچون طهارت، صلات، صوم و حج و غیر عبادات، از قبیل نذر و قسم سخن گفته اند.
زمان به معنی مدت کم یا زیاد است.
تفاوت زمان با وقت واجل
تفاوت زمان با «وقت» و «اجل» آن است که وقت بر بخشی معین از زمان که برای کاری قرار داده شده است، و اجل بر آخر وقت و نیز خود وقت اطلاق می گردد. بنابر این، زمان اعم از وقت و اجل است؛ از این رو، در کلمات فقها به جای آن دو به کار رفته است.
جایگاه زمان در شرع
جایگاه زمان در شریعت مقدس متفاوت است. زمان گاه وقت ادای فرایضی قرار گرفته است، مانند اوقات معینی که برای ادای نمازهای یومیه قرار داده شده است یا ماههای حج که ظرف به جا آوردن مناسک حج قرار داده شده است. و گاه شرط رکنی برخی عبادات واقع شده است، مانند روزه که به جا آوردن آن در روز شرط رکنی آن است. چنان که زمانهایی خاص همچون ماههای رجب، شعبان، رمضان و روزهای عید غدیر، فطر و قربان و جمعه و عرفه از شرافت و فضیلت خاصی برخوردار و به اعمال و عباداتی چون غسل، نماز، روزه، دعا و صدقه دادن اختصاص یافته اند و ارتکاب گناه در آنها موجب افزایش عقوبت است. همچنین دیه در ماههای حرام افزایش می یابد.
زمان در فقه
...
[ویکی فقه] زمان (فلسفه). زمان در لغت به معنای وقت است کم باشد یا زیاد. معادل این واژه در زبان فرانسه TEMPS و در زبان انگلیسی TIME می باشد. در اصطلاح فلسفی، زمان عبارتست از نوعی مقدار و کمیت متصل و پیوسته که ویژگی آن قرار ناپذیری و گذرایی می باشد و به واسطه حرکت، عارض بر اجسام می شود.
زمان "کم" است وگرنه انقسامی در آن صورت نمی پذیرفت، "متصل" است؛ زیرا اگر متصل نباشد، دو جزء پیشین دو جزء دیگر، که یکی قابل و دیگری بعد می باشد، قالب تصویر نمی شود. همچنین دو جزء پسین دو جزء دیگر، که یکی قبل و دیگری بعد می باشد، فرض صحیحی نخواهد داشت بلکه آندو کاملا از یکدیگر جدا و گسسته خواهند بود و میان آن دو جزء مفروض از آن کمیت، حد مشترکی وجود نخواهد داشت و در نتیجه جزء پیشین، فقط جزء پیشین و جزء پسین، فقط جزء پسین خواهد بود و نمی توان هر یک از آنها را به دو جزء دیگر تقسیم نمود، همانطور که در عدد که کم منفصل است ملاحظه می شود. مثلا عدد دو را به واحدی که فقط قبل است و واحد دیگری که فقط بعد است تقسیم می شود اما هر یک از واحدها را دیگر نمی توان به دو جزء دیگر تقسیم نمود. و اگر آن کمیت گذرا و بی قرار نباشد، اجتماع جزء پیشین و پسین بالفعل محقق خواهد شد در حالی که چنین اجتماعی میان حوادث متقدم و متاخر در جهان پیرامون ما ناممکن است. این تعریف، منسوب به ارسطو می باشد و بیشتر فلاسفه اسلامی همین تعریف را برای زمان ذکر نموده اند و رای مشهور در تعریف زمان تا دوران ملاصدرا همین نظر بود، اما تعریف های دیگری نیز از زمان ارائه شده است. نظریات فیلسوفان و صاحب نظران بقدری درباره زمان مختلف و متناقض است که کمتر مساله فلسفی را می توان با آن مقایسه کرد. از سویی، زمان را از جواهر مجرد برشمرده اند و از سوی دیگر عده ای دیگر، آنرا تا سرحد امور وهمی و پنداری دانسته اند. دشواری تبیین زمان به این علت است که از یک سوی زمن مستقیما مورد تجربه حسی واقع نمی شود و از سوی دیگر، از امور مربوط به جهان مادی محسوس به شمار می آیند.
← تعاریف دیگر
تحلیل معروف اگرچه به امتداد، انقسام پذیری زمان و ارتباط نزدیک زمان و حرکت اشاره دارد و از این جهت دقت دارد، نقاط ضعفی نیز دارد که عبارتند از؛ ۱. در این تحلیل، زمان و حرکت را از اعراض خارجیه دانسته شده است، در حالیکه بنابر حکمت متعالیه، این دو از عوارض تحلیلی اشیاء هستند و نمی توان برای آنها وجود منحاز و مستقلی در نظر گرفت. ۲. بنابر نظر پیشینان، حرکت به اعراض اختصاص دارد و انتساب بی واسطه زمان به اجسام انکار شده است در حالیکه حرکت در جوهر اصلی ترین نوع حرکت است و از این روی زمان را باید مستقیما به جوهر و اجسام نسبت داد وآن را بعد چهارم برای آنها به حساب آورد. به علت همین ایرادات، ملاصدرا تعریف دیگری از زمان بر اساس حرکت جوهری ارائه داد. او زمان را بعد و امتدادی گذرا می دانست که هر موجود جسمانی علاوه بر ابعاد مکانی ثابت و ناگذرا (طول، عرض و ضخامت) داراست.
رابطه زمان با حرکت
بدین علت که کمیت عرض است و عرض، محتاج به موضوعی است تا بر آن عارض گردد، کمیت یاد شده موضوعی خواهد داشت که بر آن عارض گردد. هرگاه حرکت از میان برداشته شود، این کمیت نیز زائل می گردد و هرگاه حرکت به میان آورده شود، کمیت نیز ثبوت می یابد. این مطلب نشان می دهد که کمیت یاد شده بر حرکت عارض می گردد و حرکت، موضوع آنرا تشکیل می دهد. این کمیت همان زمان است و بدین جهت است که زمان را مقدار پیوسته و گذرایی می دانند که بر حرکت عارض می گردد.
نحوه ارتباط اشیاء با زمان
...
[ویکی فقه] زمان (منطق). زمان، از اصطلاحات علم منطق بوده و به کمّ متصل غیر قار، و مقدار حرکت گفته می شود.
زمان، از اصطلاحات علم منطق بوده و به کمّ متصل غیر قار، و مقدار حرکت گفته می شود.زمان، مصداق منحصر کمّ متصل غیر قار (کمّی که اجزای آن همه با هم یافت نمی شوند) است، چنان که خواجه طوسی می گوید: «کمّ متصل غیر قار الذات یک نوع بود و آن زمان است ». زمان، مقدار حرکت است و متی نسبت شیء متزمّن (زمان دار) است با زمان.
← اقسام زمان
۱. ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۴۱.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «زمان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۳۰.