زانی. ( ع ص ) مرد زانی. ( اقرب الموارد ). مرد زناکننده. زناکار. غتفره. ( ناظم الاطباء ). مردی که با زنی بدون نکاح جماع کند که نام آن زنا است. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به زان و زناة و زناشود. || مجازاً روزگار. دهر : فرزند بسی دارد این دهر جفاجوی هر یک بد و بیحاصل چون مادر زانیش.ناصرخسرو.ورجوع به زانیه و زانیات شود.
فرهنگ معین
[ ع . ] (اِفا. ) زناکار. ج . زناة .
فرهنگ عمید
زناکننده، زناکار، کسی که از راه حرام با جنس مخالف خود مقاربت کند.
فرهنگ فارسی
زناکننده، زناکار، مردی بحرام بازنی مقاربت کند ( اسم ) مردی که از راه حرام با زنی آمیزش کند زنا کننده جمع زناه ( زنات ) . مرد زانی زنا کار مجازا روزگار است