رضامندی. [ رِ م َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی رضامند. رضایت. ( از فرهنگ فارسی معین ). قبول. ( ناظم الاطباء ). || بمعنی توفیق یا خشنودی است. ( از قاموس کتاب مقدس ). || اجازت و رخصت دادن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - قبول رضامندی . ۲ - خوشحالی خشنودی . ۳ - اجازت رخصت. توضیح : [[ رضایت ]] در عربی نیامده و مجعول است از [[ رضا ]] و [[ رضوان ]] . حالت و چگونگی رضا مند رضایت قبول بمعنی توفیق یا خشنودی است