ذروه

فرهنگ معین

(ذِ وِ ) [ ع . ذروة ] (اِ. ) ۱ - نوک کوه ، قله . ۲ - تارک سر. ۳ - بالای هر چیز.

فرهنگ عمید

۱. بلندی، اوج.
۲. بالای چیزی.
۳. جای بلند مانند قلۀ کوه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - سر کوه قله ۲ - تارک سر چکاد . ۳ - بالای هر چیز نوک سر جمع ذری . ۴ - ذروت غایت بلندی بود و اندر فلک تدویربجای اوج باشد از خارج المرکز و برابر ذروه تدویر بود ... ذروت وسطی آن نقطهاست از زبرین فلک تدویر که بدو آن خط رسد که از مرکز معدل بیرون آید و بر مرکز تدویر بگذرد و ذروت مرئی آن نقطه است از زبری فلک تدویر که بدو آن رسد کز مرکز عالم بیرون آید و بر مرکز تدویر بگذرد ( التفهیم ) .

ویکی واژه

ذروة
نوک کوه، قله.
تارک
بالای هر چیز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد استخاره کن استخاره کن