اسائه

لغت نامه دهخدا

اسائه. [ اِ ءَ ] ( ع مص ) اِساءة. اِسائت. رجوع به اساءة شود.
- اسائه ادب ؛ بی ادبی.
- اسائه ظن ؛ بدگمانی.

فرهنگ معین

(اِ ئِ ) [ ع . اسائة ] (مص ل . ) ۱ - بدی کردن . ۲ - بدی کردن به کسی . ،~ ء ادب بی ادبی کردن ، هتک حرمت کردن .

فرهنگ عمید

بدی کردن با کسی، بدی.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بدی کردن با کسی . ۲ - بد کردن کاری را. ۳ - ( اسم ) بدی مقابل احسان نیکی . یا اسائ. ادب . بی ادبی کردن هتک هرمت کردن بی ادبی . توضیح در رسم الخط عربی ( اسائ ه ) نویسند و در فارسی ( اسائت ) و ( اسائه ) معمول گردیده .

ویکی واژه

بدی کردن.
بدی کردن به کسی. ؛~ ء ادب بی ادبی کردن، هتک حرمت کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم