ابداء

لغت نامه دهخدا

ابداء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ بَدء.
ابداء. [ اِ ] ( ع مص )آغاز کردن. آغازیدن. ابتدا کردن. شروع کردن. سر کردن. سر گرفتن. ابتداء. کار نو و نخستین آوردن. نو آفریدن. || آشکار کردن. پیدا کردن چیزی را.

فرهنگ معین

( ا ِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - آغاز کردن ، شروع کردن . ۲ - آشکار کردن .

دانشنامه آزاد فارسی

اِبداء
(در لغت به معنی آغازکردن، آشکارساختن و نوآفریدن) اصطلاحی در کلام. اِبداء و ابتداء تعابیری است دربرابر اِعاده و در معنی اِبداع که مراد از آن، ایجاد غیرمسبوق به مثل؛ یا نخستین بار آفریدن چیزهاست. اِبداء و اعاده، افعالی خدایی است و خداوند در قرآن (معناً و نه لفظاً) مُبدأ و مُعید خوانده شده است، «هُوَالذّی یُبْدِؤُالخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ» (روم، ۲۷). نیز← اِبداع؛ اِعاده

ویکی واژه

آغاز کردن، شروع کردن.
آشکار کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای فال ابجد فال ابجد