آب و هوا

لغت نامه دهخدا

( آب و هوا ) آب و هوا. [ ب ُ هََ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کشور. اقلیم. || سقم یا صحت مربوط به آب و هوای ناحیتی.

فرهنگ معین

( آب و هوا ) (بُ هَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) مجموع آثار جوّی اعم از سرماو گرما در یک شهر یا ناحیه .

فرهنگ فارسی

( آب و هوا ) ( اسم ) مجموع آثار جوی اعم از سرما و گرما و فشار هوا و مقداربخار آب و جریان بادها که حالت و وضع متوسط منطقهای را مشخص سازد
کشور اقلیم

دانشنامه آزاد فارسی

آب وهوا. رجوع شود به:اقلیم

ویکی واژه

(هواشناسی): مجموع آثار جوّی اعم از سرما و گرما در یک شهر یا ناحیه. کیفیت وضع هوا (گرما، سرما، رطوبت، باد، باران، طوفان) در کوتاه مدت.
(جغرافیا): کیفیت وضع هوا (گرما، سرما، رطوبت، باد، باران، طوفان) در دراز مدت.
(عامیانه): چگونگی اوضاع و احوال فردی، خانوادگی یا اجتماعی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال راز فال راز فال میلادی فال میلادی فال چوب فال چوب