ارخالق

لغت نامه دهخدا

ارخالق. [ اَ ل ِ / ل ُ ] ( ترکی ، اِ ) ( ظ. از: ارخا، پشت + لیک یا لِق ، علامت نسبت ؛ بمعنی پشتک. منسوب به پشت )قبائی کوتاه تر در زیر قبای مردان. جامه ای که طلبه علوم دین و کسبه زیر قبا پوشیدندی. || نیم تنه روئین زنان. || نوعی از قماش نازک.

فرهنگ معین

( آرخالق ) (لُ ) ( اِ. ) نک ارخالق .
(اَ لِ یا لُ ) [ تر. ] (اِ. ) نیم تنه ای که مردان و زنان می پوشیدند و لای رویه و آستر آن پنبه قرار می دادند.

فرهنگ عمید

( آرخالق ) = ارخالق
لباس کوتاه آستردار از جنس ترمه، مخمل، یا زری.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - قبایی کوتاه در زیر قبای مردان دارای آسترو رویه که قدری پنبه در میان دارد . گاهی سر دست آستین و جلوی سینه و پشت ارخالق بوسیل. یراقهای طیی تزیین میشده . ۲ - جامه ای که طلب. علوم دینی و کسبه زیر قبا میپوشیدند . ۳ - نیم تن. زنان که روی جامه های دیگر میپوشیدند . ۴ - نوعی از قماش نازک .

دانشنامه آزاد فارسی

اَرخالُق
(نیز: آرخالق؛ اَرْخلِق، کُرْته) نوعی کت کوتاه یا نیم تنه ای آجیده. ارخالق پادشاهان ساسانی جلوباز، آستین دار و بلندی آن تا زیر سینه بود که با دکمه ای جلوی سینه بسته می شد و به ویژه سرشانه های آن تزیین داشت. همواره جنس، رنگ، بلندی و کوتاهی و قد آستین آن در دوره های بعدی در تغییر بود. ارخالق در دورۀ سامانیان نوعی بالاپوش یا پیراهن بالای زانو و با آستین هایی کوتاه به نام کُرْته، و در روزگار صفاریان کوتاه تاحدود ناف و گاه تا کمر و بی آستین بود. در این دورۀ اخیر، خفتان یا بدنه نوعی ارخالق محسوب می شد. ارخالق در دورۀ غزنوی و خوارزمشاهی بلندتر از ارخالق دورۀ ساسانی و در دورۀ سلجوقیان آستین کوتاه یا بی آستین، تا کمر با طرح و نقشه ای در سردوشی ها بود. این لباس در دورۀ سلجوقی غیر از خفتان و کرته (قُرطق) نام های جلیقه و نیمچه هم داشت. در دوره های بعد، از صفویه تا قاجار، نیز همچنان پوشیده می شد. در زمستان روی پیراهن و زیر قبا و ردا می پوشیدند. ارخالق زمستانی دو لایه بود و در تابستان فقط با آستر پوشیده می شد. گاه آستین ارخالق ها سنبوسه دار بود، یعنی سرآستین آن در مچ دستان زایدۀ سه گوشه ای، برای حفاظت از تابش آفتاب و سرما، یا برای زیبایی، داشت. گاه طرح های قلمکاری از گل و بوته، و گاه اطراف آن یراق و گلابتون دوزی داشت. هنوز در میان اقوام مختلف ایرانی پوشیده می شود.

ویکی واژه

نیم تنه‌ای که مردان و زنان می‌پوشیدند و لای رویه و آستر آن پنبه قرار می‌دادند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال حافظ فال حافظ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت