استصلاح
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] به دنبال صلاح کار بودن، نیکویی خواستن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) نیکویی کردن خواستن . ۲ - ( مصدر ) نیک شدن نیک آمدن . ۳ - استنباطی که قاضی از روی کلیات مصالح لازم الرعایه بدست میاورد .
دانشنامه آزاد فارسی
(در لغت به معنای مصلحت اندیشی) در اصول فقه، به ابتناء احکام فقهی براساس مصالح مرسله را گویند. اکثر اهل تسنّن بر مبنای مصالح مرسله استنباط می کنند و می گویند در مواردی که شارع حکمی صادر نکرده است باید به مقتضای مصلحت حکم صادر کرد. غزالی می گوید: مصلحت در اصل جلب منفعت یا دفع ضرر و پاسداری از مقاصد و آرمان های شرع است. آرمان های اسلامی دارای پنج رکن است: دین، جان، عقل، نسل، و مال. هر چیزی که این پنج رکن را حفظ کند مصلحت نامیده می شود و هر چیزی که با آن ها در تضادّ باشد مفسده است و دفع چنین مفسده ای خود مصلحت است. شیعه برپایه استصلاح حکم نمی کند و آن را معتبر نمی شمرد.
دانشنامه اسلامی
استصلاح عبارت است از به دست آوردن حکم واقعهای که نص و اجماعی درباره آن وجود ندارد بر اساس مصلحتی عام که از آن به «مصلحت مرسله» تعبیر میشود.
← تعریف مصلحت مرسله
واژه استصلاح به عنوان یکی از روشهای استنباط در فقه اهل تسنن مطرح است و فقهای شیعه در علم اصول فقه به مناسبت بیان ادله احکام از آن سخن گفتهاند.
حجیت استصلاح
حجیت استصلاح میان مذاهب چهارگانه اهل سنت مورد اختلاف است، اما به اتفاق و اجماع فقیهان امامیه حجیت ندارد. البته اگر عقل مصلحتی را به طور کامل ادراک و به اعتبار آن از ناحیه شارع قطع پیدا کند، عمل بر طبق آن جایز است، اما این مصلحت، «مصلحت مرسله» نیست.