احمقانه

فرهنگ معین

(اَ مَ نِ ) [ ع - فا. ] (ق . ) به شیوة احمق ، بی خردانه ، سفیهانه .

فرهنگ عمید

مانند احمقان، احمق وار، از روی حماقت.

فرهنگ فارسی

۱ - بشیو. احمق بیخردانه سفیهانه : احمقانه سخن میگوید . ۲ - ( صفت ) احمق وار در خور احمقان : شعر احمقانه .

ویکی واژه

به شیوة احمق، بی خردانه، سفیهانه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال عشق فال عشق فال چوب فال چوب فال اعداد فال اعداد