لغت نامه دهخدا ازدلاف. [ اِ دِ ] ( ع مص )پیشی کردن. ( از منتهی الارب ). تقدم گرفتن. || پیش درآمدن. ( منتهی الارب ). فراپیش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || نزدیک گردیدن. ( منتهی الارب ). نزدیک آمدن. بیکدیگر نزدیک آمدن. ( تاج المصادر بیهقی ). نزدیکی جستن. نزدیکی. ( منتهی الارب ). گرد آمدن. ( زوزنی ). || متفرق شدن. ( منتهی الارب ).