افار

لغت نامه دهخدا

( آفار ) آفار. ( اِخ ) نام قریه ای به بحرین ، و میان آن و قطیف چهار فرسنگ راه است. و آن را آنار نیز ضبط کرده اند.
افار. [ ] ( اِخ ) ابن لقیط. نام یکی از فصحای عرب. ( الفهرست ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

( آفار ) نام قریه به بحرین
بن لقیط نام یکی از فصحای عرب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نسل
نسل
اگزجره
اگزجره
کس خل
کس خل
اسرار کردن
اسرار کردن