آنوقت

ویکی واژه

در آن وقت؛ در آن زمان. در آن صورت. تنها دلخوشی‌ام وقتی بود که ... تنها ماندم، آنوقت درها را می‌بستم. «جمال‌زاده»
در حالی که.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم