ادبیر

لغت نامه دهخدا

ادبیر. [ اِ ] ( از ع ، اِمص ، ص ) ( بیاء مجهول و گاه برای رعایت قافیه بیای معروف نیز خوانند ). ( غیاث ). ممال ادبار، بمعنی منحوس ، نحوست ، بدبختی و غیره. رجوع به ادبار شود :
در جهان چندانکه خواهی بیشمار
نیستی و محنت و ادبیر هست.انوری.نی پدر از نصح کنعان سیر شد
نی دمی در گوش آن ادبیر شد.مولوی.میخورد از غیب بر سر زخم او
از شکست توبه آن ادبیرجو.مولوی.که منه این سر مر این سرزیر را
هین مکن سجده مر این ادبیر را.مولوی.

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (اِمص . ) نحوست ، بدبختی . ۲ - (ص . ) منحوس ، بدبخت .

فرهنگ عمید

نحوست، بدبختی، بخت برگشتگی: در جهان چندان که گویی بی شمار / نیستی و محنت و ادبیر هست (انوری: ۵۶۱ ).

فرهنگ فارسی

ممال ادبار، نحوست، بدبختی، بخت برگشتگی
۱ - ( اسم ) نحوست بدبختی واژگون بختی . ۲ - ( صفت ) منحوس بدبخت واژگون بخت .

ویکی واژه

نحوست، بدبختی.
منحوس، بدبخت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم