لغت نامه دهخدا
- اجرةالمثل ؛ اجرتی که برای تعیین مقدار آن اجرت امثال موضوع اجاره مورد نظر قرار میگیرد. در مواردی که عقد اجاره بسبب فقد شرطی باطل و یا اصلاً عقدی منعقد نشده و شخص هم از شی منتفع شده باشد، بر عهده ٔاو است که اجرةالمثل بموجر یا مالک بدهد.
- اجرةالمسمی ؛ اجرتی که در عقد اجاره معین شده است.
|| تَشک. تسک یعنی طسق ، وظیفه ای که بر اصناف زروع نهند بر هر جریبی و آن را بفارسی تشک گویند یعنی اجرت. ( مفاتیح خوارزمی ص 39 ).
اجرة. [ اَ ج ِرْ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ جَریر.
اجرة. [ اُ رَ ] ( ع اِ ) اُجْرَت. رجوع به اُجرت شود.