آب شدن

فرهنگ معین

( آب شدن ) (شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - گداختن ، ذوب شدن . ۲ - شرمنده شدن . ۳ - ناپدید شدن . ۴ - لاغر و نحیف شدن .۵ - خجالت کشیدن . ،از خجالت ~الف - بسیار شرمگین شدن . ب - رفتن آبرو.

فرهنگ فارسی

( آب شدن ) ( مصدر ) ۱ - گداختن ذوب شدن تبدیل بمایع شدن . ۲ - شرمنده شدن شرمگین گشتن . یا از شرم ( خجالت ) آب شدن . بسیار شرمگین گشتن . ۳ - رفتن آبرو از بین رفتن رونق و رواج . ۴ - ناپدید شدن .

ویکی واژه

گداختن، ذوب شدن.
شرمنده شدن.
ناپدید شدن.
لاغر و نحیف شدن.
خجالت کشیدن. ؛از خجالت ~الف - بسیار شرمگین شدن. ب - رفتن آبرو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم