اغرب

لغت نامه دهخدا

اغرب. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) غریب تر و باغرابت تر. ( ناظم الاطباء ). غریب تر و عجیب تر. ( آنندراج ). دورتر. شگفت تر. ( یادداشت مؤلف ).
- امثال :
اغرب من العنقاء.
اغرب. [ اَ رُ ] ( ع اِ ) ج ِغُراب ، زاغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ غُراب ،نام پرنده بزرگی است که سیاه آن را حاتم گویند و آن را بدشگون دانند. و ابقع آن را غراب البین گویند. ( از اقرب الموارد ). اَغرِبَه. غِربان. غُرب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مفرد کلمه شود.

فرهنگ معین

(اَ رَ ) [ ع . ] (ص تف . ) شگفت تر، غریب تر.

فرهنگ عمید

غریب تر، باغرابت تر.

فرهنگ فارسی

غریب تر، باغرابت تر
( صفت ) شگفت تر تازه تر غریب تر با غرابت تر .
جمع غراب نام پرنده بزرگی است که سیاه آنرا حاتم گویند و آنرا بدشگون دانند .

ویکی واژه

شگفت تر، غریب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال فنجان فال فنجان فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت