ازدیاد

لغت نامه دهخدا

ازدیاد. [ اِ ] ( ع مص ) افزون کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). زیاده کردن. فزایش. افزایش. افزودن. فزودن. || افزون شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). زیاده شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
- ازدیاد ترشح ؛ افزونی ترابیدن.
- ازدیاد ترشح شیر ؛ بسیاری ترابیدن شیر.
- ازدیاد تنمیه ؛ فزونی بالش و گوالش.
- ازدیاد تنمیه بافته زنبوری ؛ بیماری ای است در چشم.
- ازدیاد تنمیه غده ٔوزی ؛ بزرگ شدن پرستات.
- ازدیاد خون حیض ؛ کثرةالطمث.
- ازدیاد قوت ؛ فزونی غیرعادی نیرو.

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . )زیاد کردن ، افزودن . ۲ - (مص ل . ) افزون شدن .

فرهنگ عمید

زیاد شدن، افزون شدن، افزونی، افزایش.

فرهنگ فارسی

زیادشدن، افزون شدن ، افزون کردن، افزودن ، افزونی، افزایش
۱ - ( مصدر ) افزون کردن زیاده کردن افزودن . ۲ - ( مصدر ) افزون شدن زیاده شدن . یا ازدواجات نموس . افزون شدن جمعیت زیاد شدن مردم افزون گردیدن میزان زایمان و تولید مثل .

ویکی واژه

زیاد کردن، افزودن.
افزون شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت