برنجی

لغت نامه دهخدا

برنجی. [ ب ِ رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به برنج ( فلز ). ساخته شده از برنج. رجوع به برنج شود. || میخ خرد و کوچک. ( ناظم الاطباء ).
برنجی. [ ب ِ رِ ] ( ص نسبی ) منسوب به برنج ( گیاه ). رجوع به برنج شود.
- نان برنجی ؛ شیرینی که از آرد برنج و قند و روغن ساخته شود.

فرهنگ عمید

تهیه شده از برنج: ظرف برنجی.
تهیه شده از برنج: شیرینی برنجی.

فرهنگ فارسی

منسوب به برنج چیزی که از برنج ساخته شده باشد برنجین .

دانشنامه عمومی

برنجی، برنج علفی، برنج کوهی، شبه برنج ( نام علمی: Oryzopsis ) نام یک سرده از تیره گندمیان است. این گیاه در ایران ده گونه گیاه گندمی پایا دارد که در مناطق کوهستانی می رویند و از گیاهان باارزش مرتعی محسوب می گردند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن