لغت نامه دهخدا
بالطبع. [ بِطْطَ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + ال + طبع ) طبعاً. از روی طبیعت. ( ناظم الاطباء ). طبیعةً. و رجوع به طبع شود.
بالطبع. [ بِطْطَ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + ال + طبع ) طبعاً. از روی طبیعت. ( ناظم الاطباء ). طبیعةً. و رجوع به طبع شود.
(بِ طَّ ) [ ازع . ] ( ق . ) طبعاً، از روی سرشت .
طبعا طبیعه از روی سرشت
از روی طبیعت
طبعاً، از روی سرشت.