بالایی

لغت نامه دهخدا

بالایی. ( ص نسبی ) منسوب ببالا. رجوع به بالا شود. || فوقانی. || ( حامص ). برین. بلندی. ( ناظم الاطباء ). علو. و رجوع به بالا شود.
- خرج بالایی ؛ در تداول فارسی زبانان هند بکار میرود. رجوع به بالایی در آنندراج شود.
- زربالایی ؛ مداخل هوایی. ( آنندراج ). و رجوع به بالایی و زربالایی در آنندراج شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به بالا

فرهنگستان زبان و ادب

{upper case} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانه ای در قسمت بالای هر دکمه در صفحه کلید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت