باریکی

لغت نامه دهخدا

باریکی. ( حامص ) دقت و نازکی. ( ناظم الاطباء ). نازکی و لطافت و دقت. ( آنندراج ). ظرافت. نازکی. ( دِمزن ).
چو از باریک بینی موی میسفت
بباریکی سخن چون موی میگفت.نظامی.سنانش از موی باریکی سترده
ز چشم موی بینان موی برده.نظامی. || لاغری :
آن چنان کز حجاب تاریکی
کس نبیند دراز و باریکی.نظامی.ای ز باریکی میانت همچو مویی در کمر
غنچه از رشک دهانت میخورد خون جگر.( نصاب الصبیان ).ز باریکی و سستی هر دو پایم
تو گویی پای من پای تنندوست.آغاجی.

فرهنگ معین

(اِمص . ) دقت .

فرهنگ عمید

۱. باریک بودن.
۲. [مجاز] نازکی و لطافت.
۳. [مجاز] لاغری.

فرهنگ فارسی

دقت و نازکی

دانشنامه عمومی

باریکی (افغانستان). باریکی ( به لاتین: Bariki ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی خواهان واقع شده است.

ویکی واژه

دقت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب فال درخت فال درخت