لغت نامه دهخدا
مرا ز سنت و حرمت سه انتخاب افتاد
امام ساده رخ و عشق پاک و باده صاف.نظیری نیشابوری ( از آنندراج ). || ( ص ) انتخاب به معنی برگزیده و منتخب نیز مستعمل است. ( از آنندراج ). || ( اصطلاح سیاست و حقوق ) برگزیدن نماینده ای برای مجلس شورای ملی ، مجلس سنا، انجمن شهر، حزب و انجمنهای دیگر. ( از فرهنگ فارسی معین ).
- انتخاب ، انتخاب طبیعی ؛ ( اصطلاح علوم طبیعی ) عبارت است از انتخابی که طبیعت از بهترین انواع جانوران و گیاهان می کند. بر طبق نظریه داروین بسبب عوامل گوناگونی که در زندگی و رشد و نمو جانوران و گیاهان مؤثر است بین افراد و انواع پیوسته نزاعی در جریان است و آنهایی که با محیط سازگارترند باقی می مانند و رشد نمو و توالد و تناسل می کنند و بقیه که با محیط سازگاری ندارندبتدریج از بین می روند. ( از لاروس ).
- انتخاب انسب ؛ انتخاب آنچه مناسب تر است. رجوع به انتخاب طبیعی شود.