اسبه

لغت نامه دهخدا

اسبه. [ اِ ب َه ْ ] ( اِ ) مخفف اسباه است که لشکر و سپاه باشد. ( برهان ). اسپه. اسپاه. || سگ. ( برهان ). کلب. رجوع به اسپاه و سپاه شود.

فرهنگ فارسی

مخفف اسباه که لشکر و سپاه باشد .

ویکی واژه

از پهلوانیگ 𐫙𐫘𐫛𐫃‎ (ʿspg /ispag/) از ایرانی باختری *spaka "سگسان, مربوط به سگان" (بسنجید با خطای لوآ در پودمان:etymology/templates در خط 28: The language, family or etymology language code "xme-old" is not valid.., کردی se, seg, وOld Armenian ասպակ (aspak, “dog”), وامگرفته از مادی), از نیا-ایرانی *ĉwā́ (بسنجید با اوستایی 𐬯𐬞𐬁‎ (spā)), پشتو سپی‎ (spëy)), از نیا-هندو-ایرانی *ĉwā́ (بسنجید با سانسکریت श्वन् (śvā́)), که همگی برگرفته از نیا-هندو-اروپایی *ḱwṓ.
اسبه (جمع اسبه‌ها)
(کهن, لهجه‌ای) سگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال شمع فال شمع فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال قهوه فال قهوه