سروال

لغت نامه دهخدا

سروال. [ س ِرْ ] ( معرب ، اِ ) ازار. ج ، سراویل. ( منتهی الارب ). شلوار. زیرجامه. ( غیاث ). پای جامه. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(س ) [ معر. ] (اِ. ) شلوار.

فرهنگ عمید

شلوار، زیرجامه.

فرهنگ فارسی

شلوار، زیرجامه، سراویل
( اسم ) شلوار زیر جامه جمع سراویل .

دانشنامه آزاد فارسی

سِرْوال (serval)
گربۀ وحشی Felis serval. گربه ای باریک، و دارای اندام های طویلی، به طول یک متر است. پوششی به رنگ قهوه ای متمایل به زرد، و دارای نقاط سیاه است. این گربه گوش هایی بزرگ و حساس دارد که به کمک آن موقعیت شکارش را، که بیشتر پرندگان و جوندگانند، تشخیص می دهد. وزنش به حدود یازده تا سیزده کیلوگرم می رسد. جز مادۀ بچه دار، این گربه انزواطلب است. بچه گربه ها در گروه های چهار تا شش تایی، و بعد از دورۀ حاملگیِ ۶۵ تا ۷۵ روزه متولد، و پس از یک سال مستقل می شوند. سن بلوغ جنسی ۲ سالگی، و دورۀ زندگی سیزده تا بیست سال است.

ویکی واژه

شلوار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال میلادی فال میلادی فال ماهجونگ فال ماهجونگ