بازارگرمی

لغت نامه دهخدا

بازار گرمی. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) رواج. روایی.

فرهنگ معین

(گَ ) (ص مر. ) (عا. ) زبان بازی برای تبلیغ متاع خود، مهارت در جلب مشتری .

ویکی واژه

(عا.) یک کلمه قدیمی است که اصطلاحی برای بزرگ نشان دادن مطلبی است تا طرفدار پیدا کند
زبان بازی برای تبلیغ متاع خود، مهارت در جلب مشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال درخت فال درخت فال آرزو فال آرزو فال راز فال راز