التصاق

لغت نامه دهخدا

التصاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برچسبیدن. ( منتهی الارب ). پیوسته شدن بچیزی. ( تاج المصادر بیهقی ). بچیزی وادوسیدن. ( مصادر زوزنی ). التزاق. التساق. رجوع به التساق شود. || ( اِ ) بیمارییست چشم را و آن دوسیده شدن هر دو پلک چشم است از یک گوشه چشم یا دو گوشه آن و یا تمام دو پلک و گاه دوسیده شدن هر دو پلک بر طبقه ملتحمه و آن بیشتر از سوء عمل جراحی که از پیش کرده اند پیدا شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) چسبیدن ، پیوستن . ۲ - (اِمص . ) پیوستگی ، چسبندگی .

فرهنگ فارسی

بهم چسبیدن، پیوستن چیزی به چیزی ، پیوستگی
۱- ( مصدر ) چسبیدن وادوسیدن پیوستن. ۲ - ( اسم ) پیوستگی چسبندگی .

دانشنامه عمومی

اِلتِصاق یا سیمفیزیس ( به انگلیسی: Symphysis ) نوعی مفصل غضروفی است که در آن دو سر استخوان ها به وسیله صفحه رشته ای غضروفی محکم به یکدیگر چسبیده اند. این مفاصل دارای غضروف های شیشه ای ( هیالن، شفاف ) و رشته ای ( فیبری ) بوده و تحرک کمی دارند. سطح مفصلی استخوان هایی که این نوع مفاصل را به وجود می آورند از غضروف شیشه ای تشکیل شده و به واسطه یک دیسک یا صفحه ای از جنس غضروف فیبری به هم اتصال می یابند. التصاق از نوع مفصل نیمه متحرک ( آمفی آرتروز ) است که به عنوان مفاصل غضروفی ثانویه شناخته می شوند و در خط میانی وجود دارند.
مواردی از التصاق عبارتنداز:
• مفصل بین دسته ( مانوبریوم ) و تنه استخوان جناغ
• مفصل میان هر دو جسم مهره در ستون فقرات توسط دیسک بین مهره ای
• مفصل بین دو استخوان بی نام در جلو از ناحیه مفصلی استخوان شرمگاهی دو طرف که التصاق شرمگاهی ( سیمفیزیس پوبیس ) را ایجاد می کنند.

ویکی واژه

چسبیدن، پیوستن.
پیوستگی، چسبندگی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال ای چینگ فال ای چینگ فال نخود فال نخود فال جذب فال جذب