ارضاء

لغت نامه دهخدا

ارضاء. [ اِ ] ( ع مص ) خشنود کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغة ). ترضیه. ( مجمل اللغة ). دادن چیزی که خشنود کند. ( منتهی الأرب ). || اقناع.

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) خشنود کردن ، راضی گردانیدن .

ویکی واژه

خشنود کردن، راضی گردانیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو