ساکن گشتن

فرهنگ معین

( ~ . گَ تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - مسکن گزیدن . ۲ - آرام شدن ، آرامش یافتن .

فرهنگ فارسی

ساکن شدن

ویکی واژه

مسکن گزیدن.
آرام شدن، آرامش یافتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب