زمان سیر

لغت نامه دهخدا

زمان سیر. [ زَ س َ ] ( ص مرکب ) کنایه از سریعالسیر است. ( آنندراج ).مسافر شتاب زده و تندرو. ( ناظم الاطباء ) :
سبکسارند چرخ و انجم از عزم زمان سیرش
گرانبارند گاو و ماهی از حلم زمین سنگش.اثیرالدین اخسیکتی ( از آنندراج ).رجوع به زمان و زمانه ٔگردش شود.

فرهنگ فارسی

کنایه از سریع السیر است مسافر شتاب زده و تندرو .

فرهنگستان زبان و ادب

{travel time} [ژئوفیزیک] مدت زمان لازم برای رسیدن موج لرزه ای از چشمه به لرزه سنج

ویکی واژه

مدت‌زمان لازم برای رسیدن موج لرزه‏ای از چشمه به لرزه‏سنج.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم