دیررس

لغت نامه دهخدا

دیررس. [ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) مقابل زودرس.مقابل پیش رس. میوه که دیرتر از نوع خود بدست آید: ازگیل و زالزالک میوه دیررس است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مقابل زود رس .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نشانه
نشانه
کس شعر
کس شعر
علت
علت
باوانم
باوانم