دلواپس

لغت نامه دهخدا

دل واپس. [ دِ پ َ ] ( ص مرکب ) نگران. ( ناظم الاطباء ). مضطرب. آشفته. ناراحت. ملول. || منتظر. چشم براه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(دِ پَ ) (ص مر. ) (عا. ) ۱ - نگران ، آشفته . ۲ - چشم به راه .

فرهنگ عمید

نگران، آشفته، پریشان خیال، کسی که از تصور پیشامد بد نگران و ترسناک است، دل اندروای.

فرهنگ فارسی

نگران، آشفته، پریشان خیال، بدنگران، ترسناک
( صفت ) ۱ - نگران ناراحت آشفته . ۲ - چشم به راه منتظر . ۳ - ملول .

ویکی واژه

(عا.)
preoccupato
نگران، آشفته.
چشم به راه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال چوب فال چوب فال ورق فال ورق استخاره کن استخاره کن