دارالحکومه

لغت نامه دهخدا

دارالحکومه. [ رُل ْ ح ُ م َ ] ( ع اِ مرکب ) سرای حاکم. || محل حکومت کردن. رجوع به دارالجلال و دارالخلافه شود.

فرهنگ معین

( ~. حُ مِ ) [ ع . دارالحکومة ] (اِمر. ) استانداری .

فرهنگ عمید

جای اقامت حاکم یا فرماندار، ادارۀ فرمانداری، سرای حاکم.

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرای حاکم حکومتی استانداری .
محل حکومت کردن

ویکی واژه

دارالحکومة
استاندا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال زندگی فال زندگی فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس