دانشنامه عمومی
در فارسی از ( حال ساده ) یا ( می + بن حال + شناسه ) استفاده می کنیم. برای نمونه: I go.
من روم. یا من می روم.
• برای اشاره به یک واقعیت یا قاعده عمومی. به نمونه زیر توجه کنید:
The earth goes round the sun.
( زمین گرد خورشید می چرخد. )
• برای اشاره به شرایطی که مدت هاست بدون تغییر است:
She works in a bank.
( او در یک بانک کار می کند. )
• برای اشاره به کارها یا رخدادهایی که به منظمی یا به خاطر عادت تکرار می شوند. ( گاهی از قیدهای زمان برای نشان دادن میزان تکرار استفاده می شود. قیدهایی مانند: always, never, rarely, often ) به نمونه زیر توجه کنید:
I usually go away at weekends.
( من همواره آخرهفته جایی می روم. )
• برای اشاره به ترتیب اتفاقات که به طور مشخصی رخ می دهند:
First I get up , then I have breakfast.
( من از خواب بیدار می شوم، سپس صبحانه می خورم. )
• ( بیشتر در گزارش های ورزشی و خبری ) برای اشاره به اتفاقی که همین حالا در حال رخ دادن است:
He shoots and he scores!
( او شوت می زند، و او گل می زند. )
• برنامه های آینده که در زمان حال برنامه ریزی شده اند. به مثال زیر توجه کنید:
The bus leaves at half past four.
( اتوبوس ساعت چهار و نیم حرکت می کند )
• برای اشاره به یک شرط در آینده ( معمولا در کنار زمان آینده ساده ) :
I'll talk to John when I see him.
( با او صحبت خواهم کرد، وقتی او را ببینم. )
• برای اشاره به گذشته وقتی در حال تعریف کردن یک داستان هستیم:
The other day I was watching TV when suddenly Terry calls me and tells me he needs money .