تون تاب

لغت نامه دهخدا

تونتاب. ( نف مرکب ) از تون به معنی گلخن + تاب مخفف تابنده ( از تافتن به معنی روشن کردن و مشتعل کردن ) آنکه تون حمام را سوزاند، گرم شدن آب خزانه را. گلخن تاب. گلخنی. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(ص فا. ) کسی که در آتشدان حمام ، آتش افروزد.

فرهنگ عمید

کارگری که در گلخن حمام آتش می افروزد، آتش انداز، گلخن تاب.

فرهنگ فارسی

آتش انداز، گلخن تاب، کارگری که درگلخن حمام است
( صفت ) کسی که در گلخن حمام آتش افروزد گلخن تاب آتش انداز .

ویکی واژه

کسی که در آتشدان حمام، آتش افروزد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال درخت فال درخت