تصنیع

لغت نامه دهخدا

تصنیع. [ ت َ ] ( ع مص ) نیکو تربیت یافتن جاریه تا فربه شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و از این معنی است : تصنیع الشی لتحسینه و تزیینه بالصناعة. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ساختن ، مهیا کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - ساختن پرداختن مهیا کردن . ۲ - زینت دادن آراستن .

ویکی واژه

ساختن، مهیا کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال میلادی فال میلادی