تصدر

لغت نامه دهخدا

تصدر. [ ت َ ص َدْ دُ ] ( ع مص ) سینه راست کرده نشستن در مجلس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || در پیشگاه نشستن. ( تاج المصادر بیهقی ). در صدر نشستن. ( زوزنی ). در صدرجای نشستن از مجلس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). در صدر مجلس نشستن. ( ناظم الاطباء ). نشستن در صدر مجلس که اول قوم باشد. ( از اقرب الموارد ). || درگذشتن اسب به دویدن از اسبان دیگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ صَ دُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) بالا نشستن ، در صدر مجلس جای گرفتن .

فرهنگ عمید

۱. در صدر مجلس جا گرفتن.
۲. سینه را پیش دادن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بالا نشستن در صدر مجلس جای گرفتن . ۲ -( اسم ) بالا نشینی .

ویکی واژه

بالا نشستن، در صدر مجلس جای گرفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال انبیا فال انبیا فال احساس فال احساس فال زندگی فال زندگی