تشکک

لغت نامه دهخدا

تشکک. [ ت َ ش َک ْ ک ُ ] ( ع مص ) بگمان افتادن. ( تاج المصادر بیهقی ). گمان کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). در شک افتادن. ( تاج المصادر بیهقی ). گمان کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). در شک افتادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). شک کردن در امری. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ شَ کُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) به شک افتادن ، گمان کردن .

فرهنگ عمید

به شک افتادن، شک کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گمان کردن بشک افتادن .

ویکی واژه

به شک افتادن، گمان کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تماس فال تماس