تشمیم

لغت نامه دهخدا

تشمیم. [ ت َ ] ( ع مص ) بوییدن. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) بو کردن ، بوییدن .

فرهنگ عمید

بوییدن، بو کردن.

ویکی واژه

بو کردن، بوییدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی