تبکیر

لغت نامه دهخدا

تبکیر. [ ت َ] ( ع مص ) بامداد کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || پیش آمدن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). پیش شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گزاردن نمازگزار نماز را اول وقت آن. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). آمدن نماز را در اول وقت آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بامداد رفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || بامداد آمدن بر کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آمدن کسی را بامداد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || شتاب کردن بسوی کسی هر وقت که باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پگاه خیزانیدن کسی را بر یاران او. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) زود برخاستن ، پگاه برخاستن .

ویکی واژه

زود برخاستن، پگاه برخاستن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ