بی نظمی

لغت نامه دهخدا

بی نظمی. [ ن َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی نظم. نامرتبی. اغتشاش. آشوب.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی بی نظم ٠ نامرتبی ٠ اغتشاش ٠ آشوب ٠

فرهنگستان زبان و ادب

{disorder} [شیمی، فیزیک] [شیمی] انحراف از ساختار منظم در اشغال مواضع شبکه در بلوری که بیشتر از یک عنصر دارد [فیزیک] هرگونه انحراف از آرایش منظم اجزای سازندۀ خانک واحد در بلور

ویکی واژه

disordine
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال میلادی فال میلادی فال نوستراداموس فال نوستراداموس