بهاز

لغت نامه دهخدا

بهاز. [ ب َ ] ( اِ ) اسب اصیلی را گویند که در ایلقی بجهت نتاج گرفتن سر دهند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(بِ ) ( اِ. ) اسب نجیب و اصیل که برای جفت گیری آن را در میان گلة اسب رها کنند.

فرهنگ عمید

اسب نجیب و اصیل که در رمه برای جفت گیری رها کنند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسب نجیب و اصیل که بجهت نتاج گرفتن آنرا در گل. اسب رها کنند .

ویکی واژه

اسب نجیب و اصیل که برای جفت گیری آن را در میان گلة اسب رها کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال رابطه فال رابطه فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه