بربریت

لغت نامه دهخدا

بربریت. [ ب َ ب َ ری ی َ ] ( مص جعلی ) توحش. وحشیگری. بربریة. فاقد تمدن بودن. غیر متمدن بودن. رجوع به بربر شود.
بربریة. [ ب َ ب َ ری ی َ ] ( مص جعلی ) مأخوذ از تازی. منسوب به بربر. ( ناظم الاطباء ). توحش. وحشیگری. رجوع به بربریت شود.

فرهنگ معین

(بَ بَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) توحش ، وحشیگری .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) توحش وحشیگریتوضیح این کلمه را در مقابل اروپاییان ساختهاند و فصیح نیست .

دانشنامه آزاد فارسی

بَربَریَّت (barbarism)
در مکتب انسان شناسی تطورگرایی قرن ۱۹، یکی از مراحل رشد و تطور جامعۀ انسانی، مابین مراحل توحش و تمدن. مشخصۀ این دوره ظهور کشاورزی و استفاده از سفال است.

ویکی واژه

توحش، وحشی گری.بی فرهنگی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت فال ورق فال ورق